ما انسان ها روزی به دنیا می آییم و روزی هم از دنیا می رویم.بین این دو روز،درازایی کوتاه است به اسم زندگی؛طی آن چیز هایی می بینیم،چیز هایی می شنویم و به صورت کلی در ازای سال های عمرمان تجربه کسب می کنیم،گاه این تجربه ها شیرین اند و گاه تلخ و بعضی اوقات چون آفتی مزرعه روح تو را هدف می گیرند و ددمنشانه خوشه های آرامشت را می بلعند.
انسان در برابر این هجمه ها خود را بی پناه دید و برای مقابله به مثل دست به ابتکار زد؛او زبان و ادبیات را آفرید و هنر را کشف کرد.از آن روز انسان تنهایی خود را با موسیقی فریاد زد،آرزوهای محال خویش را در خانه ی کلمات سکنی داد و عصاره ی انتظار را سرکشید.
قرن ها می گذرد و همچنان ما آدمیان به انتظار نشسته ایم و با خیالات خود دنیا را نادیده می گیریم...
هدف از این وبلاگ هم چیزی نیست جز فراهم آوردن گوشه ای برای به اشتراک گذاری این انتظار ها،خیال ها،امید ها و به طور کلی گوش سپردن به نجوا های زندگی و سپس غرق شدن در آن ها!